نام کتاب : مسافر مهتاب
نویسنده : نسرین سیفی
وحید از آیینه نگاهی به عقب کرد و گفت:
-داره می آد.
سعید که از آیینه بغل به عقب نگاه می کرد گفت:
-چقدر هم ناز داره.
وحید لبخند شیطنت آمیزی زد و گفت:
-مزه اش به همین نازشه.
دختر قدمی به طرف اتومبیل آنها که گوشه خیابان پارک شده بود،برمی داشت لحظه ای می ایستاد و دوباره قدمی
دیگر برمی داشت.
سعید گفت:...........
لینک مسقیم
نمیشه دانولد کرد حذفش کنید بهتره